غول خودروسازی آلمانی قصد دارد تولید فولکسواگن ID.۳ را متوقف کند و کارگران را از خط تولید درسدن بهمحلی دیگر بفرستد. با این حال کارگران با این تصمیم مخالفت کردهاند؛ موضوعی که باعث ایجاد بحران در سطوح مدیریتی فولکسواگن شده است.
کارخانه درسدن فولکسواگن بهدلیل معماری خاص و دیوارهای تمامشیشهای خود به کارخانه شفاف شباهت دارد. این خطتولید بهزودی بهکار خود پایان میدهد. در اواخر ماه جاری و پایان سال ۲۰۲۵ میلادی، تولید فولکسواگن ID.۳ در، درسدن بهپایان میرسد و دیگر هیچ خودرویی در آن تولید نخواهد شد.
مدیران فولکسواگن برای حل مشکل نیروی مازاد، طرحی تشویقی را ارائه دادهاند. پیشهاد آنها شامل پرداخت پاداش ۳۰ هزار یورویی به هر کارگر است. شرط پرداخت این پاداش، انتقال به دفتر مرکزی و کارخانه اصلی شرکت در ولفسبورگ است که ۳۰۰ کیلومتر با درسدن فاصله دارد.
با وجود سخاوتمندانه بودن پاداش فولکسواگن، کارگران نسبت به این موضوع روی خوش نشان ندادند. درحال حاضر حدود ۲۵۰ نفر در خطتولید درسدن فولکسواگن مشغول بهکار هستند. از این تعداد، ۱۵۵ نفر در درسدن باقی خواهند ماند و امنیت شغلی آنها تا سال ۲۰۳۰ تضمین شده است.
تغییر کاربری به مرکز نوآوری
با اتمام کار خطتولید درسدن، این کارخانه تغییر کاربری میدهد و به یک پردیس نوآوری تبدیل میشود. این پروژه با همکاری دانشگاه صنعتی درسدن بهاجرا درخواهد آمد. نیمی از فضای کارخانه به دانشگاه اجاره داده خواهد شد. در این پردیس نوآوری روی مسائلی همچون هوش مصنوعی، میکروالکترونیک و طراحی تراشه، علوم مواد و رباتیک و فناوریهای اقتصادی تمرکز خواهد شد. این تغییر استراتژیک نشان میدهد که فولکسواگن بهجای تولید صرف، قصد دارد درسدن را بهمحلی برای تحقیق و توسه تبدیل کند. البته حل بحران نیروی کار فولکسواگن برای پذیرش این تغییرات چالشی بزرگ بهحساب میآید.
چارهاندیشی برای آینده
فولکسواگن بهعنوان بزرگترین خودروساز اروپا و یکی از نمادهای صنعتی آلمان، در ماههای اخیر با بحرانی جدی مواجه شده است؛ بحرانی که ریشه در تضاد میان مدیران و کارگران دارد. تصمیم مدیران برای توقف تولید مدل برقی ID.۳ در کارخانه درسدن و انتقال نیروها بهخطوط دیگر، با مخالفت شدید کارگران روبهرو شد. این اختلاف، بهسرعت به سطحی گستردهتر از یک تصمیم تولیدی تبدیل شد و اکنون بهعنوان نشانهای از بحران ساختاری در مدیریت منابع انسانی فولکسواگن شناخته میشود.
از منظر صنعتی، این بحران نشان میدهد که گذار به خودروهای برقی تنها یک چالش فناورانه نیست، بلکه بهشدت بهمسائل اجتماعی و نیروی کار گره خورده است. فولکسواگن در سالهای اخیر میلیاردها یورو در توسعه خودروهای برقی سرمایهگذاری کرده، اما تغییر ساختار تولید و جابهجایی نیروها، مقاومت جدی کارگران را برانگیخته است. این مقاومت، یادآور اهمیت سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه مالی است؛ بدون همراهی نیروی کار، هیچ تحول فناورانهای پایدار نخواهد بود.
از منظر اقتصادی، بحران فولکسواگن میتواند پیامدهای گستردهای بر بازار اروپا داشته باشد. این شرکت نهتنها یکی از بزرگترین کارفرمایان آلمان است، بلکه زنجیرهتامین گستردهای در سراسر اروپا دارد. هرگونه اختلال در تولید یا کاهش اعتماد نیروی کار، میتواند بهکاهش عرضه خودرو و افزایش قیمتها در بازار منجر شود. افزون بر این، سرمایهگذاران جهانی با نگرانی به این بحران مینگرند؛ چراکه فولکسواگن یکی از شاخصهای اصلی صنعتخودرو در بورسهای اروپایی است.
از منظر اجتماعی، بحران فولکسواگن بازتابی از تنش میان سنت و نوآوری است. کارگران که سالها در خطوط تولید سنتی فعالیت کردهاند، اکنون با تغییرات سریع ناشی از برقیسازی مواجه هستند. این تغییرات نهتنها مهارتهای جدیدی میطلبد، بلکه امنیت شغلی آنها را نیز تهدید میکند. در چنین شرایطی، مقاومت طبیعی است و نشان میدهد گذار به فناوریهای نوین باید با سیاستهای حمایتی و آموزشی همراه باشد.
از منظر بینالمللی، بحران فولکسواگن میتواند بر رقابت جهانی در حوزه خودروهای برقی اثرگذار باشد. درحالی که شرکتهای چینی با سرعت در حال گسترش تولید و صادرات خودروهای برقی هستند، فولکسواگن با مشکلات داخلی دستوپنجه نرم میکند. این تضاد میتواند جایگاه اروپا را در رقابت جهانی تضعیف کند و فرصت بیشتری برای رقبای آسیایی فراهم آورد.
درنهایت، بحران فولکسواگن را باید هشداری جدی برای صنعتخودرو جهانی دانست. این بحران نشان میدهد که موفقیت در گذار به خودروهای برقی تنها به فناوری و سرمایهگذاری وابسته نیست، بلکه نیازمند مدیریت هوشمندانه منابع انسانی و ایجاد اعتماد میان مدیران و کارگران است. اگر فولکسواگن نتواند این شکاف را پر کند، نهتنها آینده خود را بهخطر میاندازد، بلکه بر مسیر کلی صنعتخودرو اروپا نیز سایه خواهد انداخت.
